F A R I M A N فریمن |
|||||||||||||||||
پنج شنبه 16 آذر 1398برچسب:, :: 21:50 :: نويسنده : naziii
...I don't know why you always wanna make me cry
...I did everything I could to make you satisfied ...Sometimes I feel I'm getting sick ...I need a place to hide ...It doesn't matter...I forgive you...Though I'm dead inside ...It's been so hard for me to see you with someone else ...No one will love you like I did ...Oh baby...understand ...I need you bad...can't you hear me...?! Just call my name ...Can't believe you're dead now .....Just wake up...don't leave me alone again نمیدونم چرا همیشه میخواهی مرا به گریه بندازی... من همه کار کردم تا تو را راضی نگهدارم... بعضی وقتها حس میکنم که دارم بیمار میشم... و به جایی برای پنهان شدن نیاز دارم... مهم نیست...میبخشمت...اگرچه از درون دارم میمیرم... برای من خیلی سخت بود که تو را با دیگری ببینم... هیچکس تو را آنگونه که من دوست دارم ، دوست نخواهد داشت... عزیزم این را بفهم...! بدجوری بهت نیاز دارم...میشنوی...؟! فقط صدام کن... نمیتونم باور کنم تو مرده ای... فقط بیدار شو...دوباره تنهام نذار..... نظرات شما عزیزان:
موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() نويسندگان
|
|||||||||||||||||
![]() |